سفارش تبلیغ
صبا ویژن
AGHLY
برترین مردم کسی است که دانش مردم را بر دانش خویش بیفزاید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

دیوانگان جنگ 33 روزه


این ماجرا توسط حجه اسلام سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران بدونه واسطه  ازسید حسن نصرالله شنیده ودر کلاس درس تفسیر برای شاگردان خود بیان کردند رابرایتان بازگو می کنم .


شبکه تلویزیونی اسرائیل بصورت مستقیم برنامه ای را با نام    اثرات جنگ 33 روزه بر رژیم اسرائیل پخش می کرد.


در این برنامه قسمتی بود که به دیوانگان جنگ باحزب الله ارتباط داشت.


گزارشگر این شبکه با یکی از سربازانی که به قول آنها در جنگ روانی شده بود مصاحبه ای را ترتیب داده بود واز او سئوال کرد مشکل شما در جنگ چه بود که به این روز افتادید؟


واو شروع به تعریف داستانی تأمل  برانگیزکرد وگفت که با یک گروه از نیروهای ویژه وبا استفاده از مدرنترین جنگ افزارها درصدد آن برآمده بودیم تا با یک حمله عمقی به درون خاک لبنان مقاومت نیروهای حزب الله را در هم بشکنیم.


با شروع این حمله به مواضع حزب الله ونفوذ در خاک لبنان نیروهای ما خبردادند که دشمن دیده شد. من نیز به محلی که دشمن دیده شده بود موضع گرفتم ودیدم حدود پانزده مرد سفید پوش که به دستانشان شمشیر داشتند به سوی ما حرکت می کنند ونیروهای ما نیز به شدت به سمت آنها آتش می کردند ولی سلاحهای ما بر آنها تاثری نداشت وآنها همچنان به سمت ما می آمدند وبه ما رسیدند وتعدادی از نیروهای ما را کشتند ودر این حال سرباز اسرائیلی دست قطع شده خود را بالا آورد وگفت :این دستم توسط یکی از آنها قطع شده است که در این موضوع با دقت بیندیشیم ومی توانم این موضوع را با آیات قرآن کریم که در جنگ بدر خداوند فرمودند: که فرشتگان را درمیان مسلمین قرار دادیم تا مایع ترس دشمنان گردد. ‌‌(آل عمران 121 تا 125)  




 
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½:  |  شنبه 87 اردیبهشت 21  ساعت 3:38 عصر 

صورتت را غرقه دربوسه می کنم


متن زیر نامه بسیار جالب یک رزمنده که به اسارت رژیم بعث عراق در آمده است‏‏ ،حاوی رمزها واشاراتی است که ضمن بیان مقصود خود ،امکان کشف آنرا به حد اقل رسانده است .درقسمت مربوط به مشخصات فرستنده وگیرنده نامه ، بر روی فرمهای «صلیب سرخ جهانی »مرقوم گردیده :«علی ابوالقاسمی ، فرزند عبد الحسین ،عراق ،اردوگاه عنبر ،اطاق 23 /گیرنده :یزدی قم ،خیابان حضرتی ،خیا بان حجت ،منزل آقای یزدی ،آقای روحی جان ملاحظه  فرمایید».  


  اسیر در بند رژیم عراق ،امام خمینی را به عنوان «روحی» مورد خطاب قرار داده است که به معنای «روح من »است ومستفاد از شعار معروف :«روح منی خمینی بت شکنی خمینی »می باشد.


بسم الله الرحمن الرحیم. خدمت سرور گرام وعزیزم روحی جان سلام عرض می کنم وانشاءالله که در پناه ایزد منان ودر پناه امام زمان در سلامتی کامل بسر برید.اگر ازاحوال حقیر جویاباشیدبحمدالله سلامتی برقراروتنهاغم واندوه جانگدازمادوری از شماعزیزاست که خداوند تبارک را به مقربانش قسم می دهم که هر چه زودتر نعمت دستبوسی شمارا نصیب ما بکند.


به هر حال روحی جان!روحم برایت در حال پروازاست.حدود دو سال است که هیچ خبری از شما ندارم وشما خوب می دانید که احتیاج به پند واندرزهای شمادارم وشماماراازاین نعمت بی بهره نفرمایید .امیدوارم در نامه هایتان از«میهن»بنویسیدکه چکارمی کند وباکی رابطه برقرارکرده وزمینها راچه می کارد وکارش با «حسین خرکچی»{منظورصدام حسین}به کجارسید.شنیدم یه بارحسابی داغونش کردی.{اسرااز پیروزیهای لشکراسلام در جبهه هابه نحوی مطلع می شدند}به هر حال منتظر دعاهای خیر شما هستیم و امیدوارم که ما ر ادر دعاهای شب جمعه و شب چهار شنبه در جمکران{منظور جماران است}ومحافل فراموشن نکنید.از قول اینجانب به«عموحسین وزیری»{آقای میر حسین موسوی ،نخست وزیر وقت»و«اکبر مجلسی»{آقای اکبر هاشمی رفسنجانی،رئیس وقت مجلس شورای اسلامی}و«مشهدی احمد»{آقای سید احمد خمینی}و برادر بسیار عزیزم«سیدعلی »{آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای ،رئیس جمهور وقت }و خانواده و «اکبر آقا»{آقای علی اکبر ولایتی،وزیر وقت امور خارجه}و خانواده (شنیدم چه چند وقت پیش به گردشی در خارج رفته بود،چه سوغاتی آورده؟){اشاره به یکی ازمسافرتهای آقای ولایتی به خارج از کشور} سلام خیلی خیلی برسانید و حتماً منتظر جواب نامه های شما هستیم .از راه دور صورتت را قرق دربوسه می کنم.                                27/7/1364 فرزند-کوچک شما-علی وامانده


 


جواب نامه امام خمینی رحمه الله:


بسمه تعالی


برادر عزیزم !از سلامت شما خوشحال واز خداوند تعالی خواستارم بزودی به وطن خود مراجعت نمایید. قلم من قاصر است که از  ودلاوری وبزرگواری شماعزیزان قدر دانی نمایم. امید است از دعای خیر برای همه شماها غفلت نکنم .


والسلام علیکم .                                             آبان 1364/صفر1406 عبددرگاه خدا(ح)


 


 


صحیفه امام /ج19/صص 416-417  



 
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½:  |  شنبه 87 اردیبهشت 21  ساعت 3:37 عصر 

سید حسنی یا دیلمی یا هاشمی

سید حسنی سید بزرگواریست زیبا رو که خالی در دست راست خود دارد ودر بعضی از روایات آمده که او اهل دیلم است که توسط مردم به رهبری انتخاب میشود ولی خود او رغبتی به ان ندارد مردم صدای او را با این جمله میشنوند که : ای مردم، مضطر و بی پناه را دریابید که گنج های طالقان او را اجابت می کنند . گنج هایی که از طلا و نقره نیستند بلکه انسانهایی استوار هستند. سید حسنی نیز شعیب بن صالح را به عنوان فرمانده نظامی خود بر می گزیند. و سپس به خراسان و اصفهان وقم رفته و انجا را آرام ساخته و امنیت بر پا می کند. و سپس به خوزستان رفته و تهاجمی که در آنجا واقع شده را دفع می کند و سپس به کوفه رفته و با لشگر سفیانی که دشمن امام زمان(عج) است در گیر شده و لشگر سفیانی را شکست می دهد . سپس خبر می آورند که شخصی در مکه خروج کرده و خود را امام زمان می نامد . وقتی لشگریان او در مورد آن شخص میپرسند . سید حسنی میگویید: باید برویم و ببینیم که او کیست . این در حالی است که او می داند که آن شخص حضرت صاحب زمان (عج) است . ولی می خواهد تا واقعیت آن بر یارانش روشن شود . لذا به سوی مکه حرکت می نمایید. از طرفی هم ممکن است منظور از سید حسنی همان سید خراسانی باشد.

یکى دیگر از نشانه هاى ظهور که در روایات بدان اشاره شده است پدیدار شدن پرچم خراسانى است البته آنچه که از سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ بدست مى آید ، پرچم خراسانى مهمترین پرچمهاست. و به این اعتبار ازآن برایات شرقى تعبیر شده که داراى پرچم هاى سیاه هستند.

نکته ى دیگر اینکه در روایات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است که در سه مرتبه قیام مى کنند که دو مورد از آنها تحقق یافته یکى بیرقهاى سیاه ابو مسلم خراسانى که براى تشکیل دولت بنى العباس بوده است و دوم پرچم مغول که از ناحیه خراسان آمد و دولت بنى العباس را بر هم زد لیکن سوم باقیمانده و اوست که متصل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفیانى خواهد جنگید. حضرت باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:

«آنگاه که لشکر سفیانى در کوفه مشغول قتل و غارت باشند بیرقهایى از طرف خراسان برسند که منزلها را بسرعت طى کنند و با ایشان چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد»

قال رسول اللّه ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ :

1

(انّا أهل البیت، اختار اللّه لنا الآخرة على الدنیا وانّه سیلقى أهل بیتی من بعدی تطریداً وتشریداً حتّى ترفع رایات سود من المشرق فیسألون الحقّ فلا یعطون فیقاتلون فینصرون فیعطون الذی سألوا فمن أدرکهم منکم أو من أبنائکم فلیأتهم ولو حبواً على الثلج، فانّها رایة الهدى یدفعونها إلى رجل من أهل بیتی یملأ الأرض قسطاً وعدلاً بعدما ملئت جوراً وظلماً).

براى ما اهل بیت خداوند آخرت را بر دنیا برگزیده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود مردم واقع خواهند شد تا آنگاه که پرچمهاى سیاه از سوى مشرق پدیدار شود پس آنان حق را طلب کنند لیکن به ایشان داده نشود پس مى رزمند و پیروز مى شوند پس هر کس از شما و یا نسل شما ایشان را درک کرد باید خود را به آنان رساند اگر چه بر روى یخها بخزد آنان امر را به مردى از خاندان من مى سپارند که زمین را از عدل و داد لبریز مى سازد پس از آنکه از ظلم و جور مالامال شود

یکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ که بوى حتم و یقین به خود گرفته است، خروج فردى به نام سید حسنى است.

او جوانمردى از بنى هاشم و از نسل پیامبر خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ است و در دست راست او خالى وجود دارد ـ که البته بنا بر برخى روایتها در دست چپ او چنین نشانه اى ست ـ و از خراسان حرکت و جنبش خود را آغاز مى کند.

او شیعه و پیرو خاندان وحى و رسالت است بر عقیده ى خویش پایبند و استوار و داراى نفوذ گسترده و محبوبیّت در دلهاست او همان کسى است که پیش از سپاه سفیانى و قتل و غارت آنها وارد کوفه مى شود و همزمان با ورود او یمانى نیز از یمن به وى مى پیوندد و سپاه سفیانى را در خارج کوفه از بین مى برند و بعد از آن امر را به امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ تسلیم مى کند و با او بیعت مى کند.

امام باقر ـ علیه السلام ـ  فرمودند:

یخرج شاب من بنی هاشم بکفّه الیمنى خال، ویأتی من خراسان برایات سود بین یدیه شعیب بن صالح، یقاتل أصحاب السفیانی فیهزمهم

امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:

جوانى از نسل هاشم که در دست راست وى خالى هست از طرف خراسان با پرچمهاى سیاه خروج مى کند فرمانده لشکر او شعیب بن صالح است و او با لشکر سفیانى نبرد کرده و آنان را متلاشى مى نماید.

خروج سید حسنى از نشانه هایى است که در آستانه ظهور حضرت مهدى (ع) رخ مى دهد .خروج سید حسنى با یارانش براى یارى آن حضرت است . سید حسنى جوان خوش صورتى است که از طرف دیلم و قزوین خروج مى کند و با صداى بلند فریاد مى زندکه به فریاد قائم آل محمد(ع) برسیدکه از شما یارى مى طلبد.

این سید حسنى ظاهر از فرزندان امام حسن مجتبى (ع) مى باشد. او از مکان خود تاکوفه را از لوث وجود ظالمان پاک مى کند. چون با اصحاب خود واردکوفه مى شود، به او خبر مى دهند که حضرت حجت (ع) ظهورکرده و از مدینه به کوفه تشریف آورده است. پس با اصحاب خود، خدمت آن حضرت مشرف مى شوند و از آن حضرت مطالبة دلائل امامت و مواریث انبیاء را مى نماید. او مى داندکه مهدى (ع) بر حق است، ولکن مقصودش این است که حقیقت امام را بر مردم و اصحاب خود ظاهر نماید. پس آن حضرت دلائل را براى او ظاهر مى کند. وقتى سید حسنى یقین به صدق امام ندا مى کند، مى گوید: الله اکبر دستت را بده تا با تو بیعت کنم . با آن حضرت بیعت مى کند و به پیروى از او، سپاهش نیز بیعت مى کنند

این حادثه نیز، در منابع دینى به عنوان نشانه ظهور بیان شده و در مورد آن ، روایاتى از معصومان (ع ) رسیده است . مضمون این روایات آن است که پیش از ظهور مهدى (ع ) در منطقه خراسان (خراسان قدیم : قسمتهاى زیادى از ایران ، افغانستان ، ترکمنستان ، تاجیکستان و ازبکستان ) انقلابى برپا مى شود و مردم در حالى که پرچمهاى سیاه را به اهتزاز در آورده اند، به حرکت در مى آیند .))

ظاهرا، پدیدار شدن این نشانه در آستانه ظهور و یا اندکى پیش از آن است ، به گونه اى که در زمان ظهور، آنان هستند، و حضرت مهدى آنان را به سوى خویش فرا مى خواند.

امام باقر مى فرماید :

(( تنزل الرایات السود التى تخرج من خراسان الى الکوفة ، فاذا ظهر المهدى (ع ) بعث الیه بالبیعة .))

بیرقهاى سیاهى از خراسان بیرون مى آید و به جانب کوفه به حرکت در مى آیند. پس چون مهدى (ع ) ظاهر شود، اینان وى را دعوت به بیعت مى کنند.

غیر از روایت فوق روایات دیگرى نیز وجود دارد که نشان مى دهد، خروج پرچمهاى سیاه از خراسان قیامى است که در آینده و در آستان ظهور برپا مى شود. در حقیقت ، آن پرچمهاى سیاه را یاران مهدى (ع ) به همراه خواهند آورد

برخى احتمال داده اند که منظور از خروج پرچمهاى سیاه از خراسان ، همان قیام ابومسلم خراسانى در سال 140 ه - . ق . علیه حاکمیت هزار ماهه بنى امیه است که به از هم گسستن حکومت بنى امیه و روى کار آمدن بنى عباس انجامید.

مستند اینان ، روایت زکار از امام صادق (ع ) و برخى قرائن و مؤ یدات تاریخى است . در این روایت ، با اشاره به نام و مشخصات ابومسلم خراسانى ، از وى به عنوان صاحب پرچمهاى سیاه ، یاد شده است .

ولى این احتمال درست نیست ، زیرا روایت زکار، که مهم ترین مستند و دلیل آن به شمار مى رود، از نظر سند ضعیف و غیرقابل اعتماد است . افزون بر این ، تطبیق این نشانه بر شورش ابومسلم خراسانى در پیش از یک قرن قبل از تولد مهدى (ع ) و نشانه ظهور دانستن آن ، بسیار بعید است .

به نظر مى رسد تبیین حوادث و وقایع دوران بنى امیه و بنى عباس ، در برخى روایات ، به منظور هوشیار ساختن مسلمانان و آگاهى دادن به آنها نسبت به وظایف حساس خویش در آن دوران است نه تبیین علام ظهور.

پیش گویى این حوادث ، به خاطر اهمیت فوق العاده آن براى مسلمانان آن زمان و نسلهاى آینده بود.

این نکته نیز در خور توجه است که حاکمان بنى عباس تلاش مى کردند، قدرت را از دست بنى امیه بگیرند، از این روى ، ((نفس زکیه )) را مهدى معرفى مى کردند و از جانب دیگر سعى مى کردند شورش ابومسلم خراسانى را در راستاى قیام مهدى (ع ) و نشانه ظهور وى قلمداد کنند. بر این اساس ، همان گونه که پیش از این هم یادآور شدیم ، بعید نیست حاکمان بنى عباس ، به دلخواه خویش ، در این روایات دست برده باشند و آنها را با خود تطبیق کرده باشند

امیرالمومنین علی(ع) در این خصوص می‌فرمایند:

پیش از قیام سفیانی، سید هاشمی (حسنی) از گیلان خروج می‌کند و سید مشرقی (خراسانی) او را یاری می‌کند، سپس (سید هاشمی) به سوی بصره می‌تازد و آن را ویران می‌کند و به سوی کوفه عزیمت کرده و آن را آباد می‌کند، آنگاه سفیانی برای نبرد با او (سیدهاشمی) آماده می‌شود و با سپاهیانش برای نابودی او حرکت می‌کند[2].

قیام سید خراسانی :

 هنگامی که بشنوید مردمی از طرف مشرق می‌آیند که بسیار با ذکاوت هستند و مردم از شکل آنان دچار شگفت می‌شوند، بدانید که ساعت فرا رسیده است[3].

رسول اکرم (ص)فرمودند: سپاهیان خراسان به حرکت در می‌آیند شعیب‌بن صالح تمیمی در طالقان به آنان می‌پیوند و در خوزستان با یک سید موسوی بیعت می‌کند، پرچمی برای چماقداران کرد فراهم می‌گردد، عرب‌های سرزمین ارمنی‌ها و سیکلوبها غلبه می‌کند و هِرقَل (آسیای صغیر شهری در اسرائیل) در برابر فرماندهان سفیانی تسلیم می‌شود[4].

از محمدبن حنیفه منقول است که گفت: پرچمی از خراسان خارج می‌شود و بعد از آن پرچم دیگری خارج می‌شود و علم می‌شود که لباس‌های آنان سفید است و در پیشاپیش آن مردی از بنی ‌تمیم که به آن شعیب بن صالح گفته می‌شود تا اینجا که گفت: در این زمان است که مردم ظهور مهدی را آرزو می‌کنند و او را می‌خواهند[5].

رسول الله (ص) فرمودند:

بدرستیکه اهل مشرق با مردی از بنی‌هاشم بیعت می‌کنند پس بعد از آن خارج می‌شود از اهل خراسان مردی از بنی‌تمیم که در پیشا‌پیش آنهاست که اگر کوه‌های محکم هم در مقابل او قرار بگیرند آنها را منهدم می‌کند پس او با لشگر سفیانی روبرو می‌شود که با هم جنگ می‌کنند که گروه زیادی از آنان را می‌کشد و از بلدی به بلد دیگر می‌رود تا اینکه به عراق می‌رسد و درعراق دوباره با سفیانی روبرو می‌شود و جنگ در می‌‌گیرد که در این جنگ سفیانی براو غلبه می‌کند و آن سید هاشمی به سمت مکه فرار می‌کند و در آن هنگام خارج می‌شود تمیم‌بن صالح (که هاشمی است) در حالی که در بیت‌المقدس پنهان شده است و زمانی که مهدی ظهور کند آن بنی تمیمی (هاشمی) از بیت‌المقدس خارج می‌شود.

1ـ (الزام الناصب ص 188، یوم الخلاص ج 2 ص 1029.

2ـ الزام الناصب ص 188، یوم الخلاص ج 2 ص 1029.

1ـ (الزام الناصب ص 188، یوم الخلاص ج 2 ص 1029.

2ـ الزام الناصب، ص 213، بشاره السلام ص 73.

4ـ عقد الدرر باب الخامس، المملاحم و الفتن.

5ـ (غیبت طوسی، ص 446 ج 443 علائم ظهور الحجه)



 
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½:  |  سه شنبه 87 فروردین 6  ساعت 6:46 عصر 

    ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½اگ
ابن سینا و تشیع دوازده امامی
[عناوین آرشیوشده]